مینا مختارزاده

کارشناسی ارشد نقاشی ,مدرس دانشگاه

بیوگرافی

کارشناسی ارشد نقاشی ازدانشکده هنرو معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران

عنوان پایان نامه: بنیاد های اساطیری شاهنامه

کسب درجه معادل لیسانس  نقاشی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 مدرس دانشگاه

تدریس طراحی و نقاشی و تاریخ هنر در آموزشگاه سپیدار

سی سال کارومطالعه درزمینه هنرهای تجسمی

شرکت در بیش از 50 نمایشگاه داخلی و خارجی

عضو انجمن نقاشان ایران

عضو موسسه توسعه هنرهای تجسمی

دارای مدرک مربی گری هنرکودک ونوجوان

شرکت در نمایشگاه آرت اکسپو نیویورک سال   2016 

شرکت در نمایشگاه سانتافه نیو مکزیکو سال 2017 

شرکت در نمایشگاه لاس و گاس.و میامی فلوریداچاپ آثاردرکتاب

Artist’s Profiles ( Satura, Italy )

در استیتمنت آثار این هنرمند آمده است:

نقاشی بیان ذهنیت من از زیبایی است. طبیعت، مکان ها، اجتماع، فضاهایی که از آن عبور کرده ام.

ابتدا  تصور آن در جان و روح شکل گرفته و سپس ارائه آن به صورت طرح و تصویر اتفاق افتاده است.

اولین معلم من طبیعت،  نور و زندگینامه هنرمندان و نویسندگان بوده است. مانند اشعارسعدی،  مولانا، حافظ و... که مونس و الهام بخش من بوده اند.

به نوعی در مجموعه های متعدد گاهی جنبه فراواقعیت و گاهی اکسپرسیون در آثار قوت گرفته  و به واسطه اصول زیبائی شناسی مانند کمپوزیسیون رنگ و فرم، عناصر بصری استحکام گرفته و بیان تفکر هنرمند را تقویت کرده اند.

" وقتی هدف مشخص باشد ادامه راه آسان خواهد بود." این را هنرمند نقاش مینا مختارزاده در گفتگو با خبرنگار گالری آنلاین بیان کرد. در ادامه خواننده این گفتگو باشید.

مینا مختارزاده در خصوص شروع فعالیت هنری خود بیان کرد:

به عنوان هنرجوی نقاشی تابستان های دوره دبیرستان بدون داشتن استاد ، تخیلی وذهنی نقاشی می کردم. سپس هرسال درنمایشگاه گروهی دانشجویان دانشگاه شرکت کردم، بدون اینکه کلاس هنررفته باشم. همه کارهای ارائه شده در نمایشگاه ذهنی بود و بسیارمورد استقبال قرارگرفت. عده یی از دوستان مرا تشویق کردند فنون و تکنیک های نقاشی را یاد بگیرم. در کلاس های خصوصی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ،هنرستان ها ، آتلیه پل، آتلیه کنکور( کلاس استاد جعفری)، سال 1359 به بعد آتلیه نقش با استاد شروه، آتلیه تندیس (استاد حبیب پور)،آتلیه کارا،(استاد مرتضی کاتوزیان)کار کردم، درهمه این کلاس ها طراحی ورنگ روغن آموزش دیدم.در کلاس استاد خرمی نژاد آبرنگ و پیش استاد علی ندایی طراحی و آکریلیک  کار کردم.

در خلق آثار مجموعه های خود تحت تاثیر تفکرات شخص یا مکتب خاصی بوده اید؟

کارهای شاخص میکل آنژ، شام آخرداوینچی، رپین، پلاستوف، کته کولویتس، ونگوگ، گوگن، را دوست داشتم. حتی بخاطریادگیری وعلاقه تعدادی از آنها را کپی کردم. هرکتابی دستم میرسید ازآن کارمیکردم. همچنین تحت تاثیراشعارحافظ وسعدی و موسیقی بودم.

وی در رابطه با زمانی که یک نقاش در حال خلق اثر هنری نیست، بیان کرد:

زمانی که درآتلیه نقاشی نمیکردم درجستجوبودم، درفاصله اتمام یک اثرتا شروع اثر جدید، این درنگ حتی الهام بخش بود. هرگزخود را مجبوربه نقاشی نکردم، چون هنرذهنیت وجهانبینی هنرمند است، که احتیاج به زمان خاص دارد و پر از عشق است. لحظه هایی که در بیان نمی آید.

در چنین شرایطی سعی کردم حتی شده خط بکشم، یعنی طراحی کنم. طراحی با قلم، کار آبرنگ، حتی کپی کردن. بازگشت به کار همیشه برایم لذتبخش بوده است. گاهی کارهای مختلف و بسیار ساده انجام دادم که آنهم به نوعی سکوت  دلچسب بود. دراین لحظه برای اینکه عادت به کار را از دست ندهم طراحی یا کارهای کوچک را به پایان برده ام. دوستی گفت (خرده کاری دشمن است) اینها خرده کاری بودند اما برای من یک فاصله اجتناب نا پذیربود. وقتی به ادامه کار  رها شده ، برگشتم، گفتم و پشت کار بارها تکرار کرده و نوشتم (خجسته باد روزی که کارآغاز گردید).

مختارزاده در مورد متریال آثار و شیوه شروع خلق کار خود بیان کرد:

نقاشی ها با رنگ روغن، آکریلیک، میکس مدیا، آبرنگ، مدادرنگی هست و همه این ها بستگی به موضوع کارهم دارند. عوض کردن متریال برای هدف خاص هم بوده است.

برای شروع کارحتما اتود میزنم حتی در کارهای آبستره هم آگاهانه زیباشناسی رنگ و نور یش بینی شده است، هر چند زمان کار اتفاقاتی می افتد که از ذهنیت من خارج است اما کل کار نه تنها لطمه نمیخورد بلکه زیباتر میشود. گاهی ممکن است طرح فیزیکی نباشد ، فرقی نمیکند. تصویر از ذهن می آید و روی کاغذ یا بوم کشیده میشود.

این هنرمند در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه مواجه اش با گره های فرمی و محتوایی در روند خلق اثر هنری، توضیح داد:

سئوال بسیارجالبی است. با شکل و محتوا هر دو درگیر شده ام. اما با آن کلنجارنرفته ام. کار را رها کرده ام و شاید شش ماه یا کم و بیش جواب را یافته ام بطورمثال، درتابلوی ایران خاک جاویدان عشق و یا تابلوی عروس تاریخ، جواب چگونگی ادامه کار را در سفر به خرم آباد و عبور از مناظر یافتم. و آن لحظه خیلی خوشحال شدم.

 هم اکنون هم کاری را رها کرده ام. منتظرنمانده ام ، وقت تلف نکرده ام. آنچه در ضمن زندگی ساده و معمولی پیش می آید مرا هدایت می کند.  بعد پی میبرم که چه باید بکنم.

در ادامه مختارزاده نگاه خود به زندگی را چنین تشریح کرد:

وقتی هدف مشخص باشد ادامه راه آسان خواهد بود. در مورد هرحرفه دیگری هم چنین است . هنرمندان با ذهن وحس کار را پیش برده و مسیرخلاقیت را طی میکنند. مهم نیست که به آن درجه از توانایی و موفقیت برسند، مهم عبور از مسیرعاشقانه است. برای من چنین بوده است. باید از لحظات کار لذت برد و راضی بود.

زمان بر گزاری نمایشگاه از اینکه می دیدم مردم کارها را دوست دارند، خوشحال شده ام. اگرهم کسی تابلوی مرا به خانه برده است، احساس شعف کرده ام. برایم مهم نبود چه کسانی هستند، وآنها را نشناختم. بیشترین رضایت من از کارمداوم است، تا جایی که زندگی اجازه دهد. منظورم اتفاقات پیش بینی نشده است که خارج از اختیار ماست.  زمانی که کار میکنم احساس زندگی و نشاط دارم.

وی در پایان افزود:

یکی از کلاسهای پرمحتوا و پر نشاط ، کلاس تاریخ هنر و مکتب های ادبی  دکترکوپال بود که در آن کلاس هنرجویان عکاسی، مجسمه سازی، پژوهش هنر، نقاشی شرکت داشتند. بسیار در آن کلاس آموختم. زمان هایی هم آقای یعقوب عمامه پیچ ، آقای رضا ایمانی، استادم بودند. استادان خوب کسانی بودند که هنرنقاشی و هنر زندگی کردن را با هم به شاگردان آموختند.

زندگی نامه هنرمندان و نویسندگان، تا حدی کتاب ها ی تاریخی، رمان های ایرانی و خارجی. کتاب های رنج و سرمستی، نامه های ونگوگ، شورزندگی، ماه و شش پنی را دوست داشتم و قلم شاعرانه رومن رولان و... را ..زندکی ونگوگ از جمله تاثیر گذارترین زندکی نقاشان برای هنرمندان است.

 

آثار